مترجم نامرئی؛ نگاهی به سبک به‌آذین در ترجمة جان شیفته

صفت نامرئی در اطلاق به مترجم را لارنس ونوتی (1995، 2008) در کتابی با عنوان نامرئی بودن مترجم به کار برده است. منظور ونوتی از مترجم نامرئی مترجمی است که متن اصلی را به اصطلاح بومی‌سازی می‌کند، یعنی آن را به زبانی چنان روان و فاقد رنگ و بوی ترجمه بازنویسی می‌کند که گویی متن ابتدا به ساکن به زبان مقصدتالیف شده است. البته ونوتی، به دلایل فرهنگی، این سبک ترجمه را نمی‌پسندد و معتقد است مترجم باید با استفاده از ابزارهای زبانی مختلف از متن ترجمه آشنایی‌زدایی کند و ترجمه‌بودن متن را مدام به رخ خواننده بکشد و خود را پیش چشم او مرئی نگه دارد. استعاره نامرئی بودن را به طریق دیگری نیز می‌توان به کار برد. فریدون تنکابنی درباره سبک به‌آذین چنین می‌گوید:

آنچه برای یک مترجم خوب شرط است، سواد، امانت و ذوق می‌باشد و این هر سه در به‌آذین وجود دارد… مترجم همه جا با نهایت قدرت و استادی خویش را پنهان کرده است. مثل شیشه‌ای محکم ولی بسیار شفاف وجود دارد اما خواننده وجود او را حس نمی‌کند… اطناب شیرین و روده درازیهای در عین حال جالب و بامزه بالزاک، زبان سنگین و شاعرانه رومن رولان، طنز تند و متلکهای آبدار و فحش های رکیک قزاقان در شولوخوف همه اصالت خود را نگه داشته‌اند و قلم به آذین همه آنها را با قدرتی یکسان و بدون کوچکترین صدمه و انحرافی به فارسی برگردانده است.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *