گفت‌وگو با شیوا مقانلو

  • خانم مقانلو، کمی دربارهٔ علایق ادبی­‌تان صحبت کنید. چه عوامل و افرادی در ایجاد این علاقه سهم داشته‌‌اند؟

 

دوران کودکی و خانواده در پیدایش علایق ادبی من نقش مهمی داشته­‌اند. من بچه­‌ای تنها بودم و بیشتر وقتم با کتاب خواندن می­‌گذشت. پدر و مادرم هم کتاب­خوان­‌های حرفه­‌ای بودند و از بدو تولد برایم کتاب می­‌خریدند و می­‌خواندند. حتی هدایای خاله­‌ها و دیگر دوستان و اقوام هم کتاب بود. مادربزرگ من هم که با هم زندگی می­‌کردیم، یک کتاب‌خوان جدی بود و سرِ زودتر حل کردن جدول مجلات یا تمام کردن یک رمان با هم مسابقه می­‌گذاشتیم. ما کتابخانهٔ بزرگی هم در منزل داشتیم و گاهی اقوام از ما کتاب قرض می­‌گرفتند. هیچ محدودیتی هم برای انتخاب نوع کتاب نداشتم. از هشت، نُه‌سالگی  شروع به خواندن رمان‌های کلاسیک و ترجمه­‌شدهٔ خارجی کردم. احساس می­‌کردم کتاب‌­های رتبه‌بندی‌شدهٔ گروه سنی به‌نوعی توهین به شعورم است! مثلاً هرگز با کتاب­‌های ایرانی کانون پرورش ارتباط برقرار نکردم. حتی یک‌ بار – فقط یک‌ بار– که مادرم کتابی برایم خرید که مثلاً گروه سنی نوجوان داشت، آن‌قدر تعجب کردم و ناراحت شدم که با او قهر کردم! ازطرفی در دبیرستان هم کتابخانهٔ خیلی بزرگی داشتیم. چند اثر مهم از آناتول فرانس و الکس هیلی را در این کتابخانه خواندم هرچند که سال سوم که بودم آن کتابخانه دستخوش ممیزی شدید شد و بخش زیادی از کتاب‌­های مهمش را پاره کردند. پاتوق من و بعضی دوستانم همان کتابخانه بود که کتابدار بسیار بداخلاقی داشت اما به شوق کتاب­ تحملش می‌کردیم.


۲ دیدگاه

  • رضوی : سلام متاسفانه فایل مصاحبه خانم مقانلو باز نمی شود.
    • مدیر سایت : سلام. فایل مقاله های اخرین شماره تا چاپ شماره بعدی مجله قابل دسترسی نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *