گرتهبرداری
- منتشر شده در 15 جولای 2018 |
چندی پیش استاد احمد سمیعی گیلانی بهمناسبتی به مشهد آمدند. فرصت را مغتنم شمرده با ایشان دربارة دو مسئله گفتوگو کردم. آنچه در اینجا میخوانید بخشی از گفتوگوی من با ایشان دربارة مسئلة گرتهبرداری است. بخش دوم گفتوگو را در شمارة بعد میخوانید. از خانم زهرا اسماعیلی که نوار گفتوگو را پیاده کردند بسیار تشکر میکنم.
خزاعیفر: جناب استاد، من سالها پیش ترجمة شما از سالامبو را خواندم ولی هنوز شیرینی خواندنش در خاطرم هست. خوب است گفتوگو را با اشاره به همین ترجمة فراموشنشدنی شما آغاز کنیم. متن ادبی، چنانکه میدانید، زبانی متفاوت از سایر متون دارد. یعنی پر از خلاقیت است و حتی برای اهل زبان، نوآوریها و پیشنهادهای زبانی جدیدی دارد. از طرف دیگر، دو زبان فرانسه و فارسی هم طبعاً تفاوتهای زیادی دارند. با اینحال ترجمة شما از سالامبو متنی کاملاً فارسی بهنظر میرسد. آیا اعتقاد شما این بوده که ترجمه باید تألیف بهنظر برسد و هیچ رنگوبویی از زبان اصلی در آن نباشد؟
سمیعی: بله نظرمن این است که ترجمه باید فارسی باشد بخصوص از جهت ساختار دستوری و نحوی. حتماً بایستی ساختار نحویاش فارسی باشد. ولی معتقد نیستم که در ترجمه هیچ تعاملی بین دو زبان وجود ندارد. معتقدم که ترجمه زبان را غنی میکند. یکی از راههای غنیکردن زبان، گرتهبرداری است. آقای نجفی میگوید نباید گرتهبرداری در ترجمه تحریم شود. آنچه در ترجمة ادبی مشکل ایجاد میکند Idioms یا تعبیرات اصطلاحی (expressions) است چون اینها را نمیتوان تحتاللفظی ترجمه کرد. اصطلاحات در هرزبانی وابسته به فرهنگ آن زبان است و مردم فرهنگهای دیگر معانی آنها را نمیفهمند. حتی اهل زبان اگر قبلاً آنها را نشنیده باشند نمیتوانند بفهمند که چه معنی میدهد. البته اصطلاحات انواع و اقسام دارد. گاهی خارجیها معانی برخی را میتوانند بفهمند، اما برخی دیگر برایشان کاملاً نامفهوم است.
دیدگاهتان را بنویسید