گفت‌و‌گو با عبدالله کوثری؛ همدلی با نویسنده به هم‌زبانی با او می‌انجامد

خزاعی‌فر: آقای کوثری، مسائل زیادی در زمینهٔ ترجمهٔ ادبی در ایران مطرح است ولی من امروز به نظرم رسید با توجه به مقالهٔ «مترجم ادبی کیست» که برای این شماره نوشتم دربارهٔ تشتّت آراء و رویه در میان مترجمان ادبی صحبت کنیم. این موضوع را من با برخی از صاحب‌نظران دیگر هم در میان گذاشته‌ام و مایلم نظر شما را بدانم. چنان‌که می‌دانید، ترجمه، به‌خصوص ترجمهٔ ادبی نیاز به خلاقیت زبانی دارد و خلاقیت اساساً امری فردی است. ولی در عین حال، ترجمهٔ ادبی موضوع علاقه و فعالیت گروهی است که خود را مترجم ادبی می‌نامند. متأسفانه در ایران مترجمان ادبی ارتباط حرفه‌ای و صنفی روشنی با هم ندارند و مراودات زبانی و مکتوب بین آن‌ها برقرار نمی‌شود تا بتوانند راجع‌به مسائل مختلف ترجمه ازجمله شیوه و زبان ترجمه با هم بحث کنند. در نتیجه نمی‌توان انتظار داشت که مترجمان دربارهٔ هنجارها و قراردادهای زبانی در ترجمه‌هایشان با هم به توافق برسند یا لااقل دیدگاه‌هایشان به هم نزدیک شود. نتیجهٔ عدم ارتباط صنفی و حرفه‌ای میان مترجمان ادبی تشتّت آراء دربارهٔ بسیاری از مسائل مرتبط با ترجمه ازجمله شیوهٔ ترجمه، تلقی نسبت به مفاهیمی مثل تعادل، وفاداری و سبک مترجم، و نیز تشتّت رویه در موضوع قراردادها و هنجارهای زبانی است. شما با من هم‌عقیده‌اید که چنین تشتّتی وجود دارد؟ ممکن است به جلوه‌هایی از این تشتّت اشاره کنید؟

کوثری: چند سال پیش خشایار دیهیمی مقاله‌ای به من داد و گفت این را ترجمه کن چون خیلی مهم است و به درد ترجمه می‌خورد. مقاله دربارهٔ دو مترجمی بود که آثار روسی را به انگلیسی ترجمه می‌کردند. آن دو مترجم شدیداً به کنستانس گارنت حمله کرده بودند که همهٔ نویسندگان روس را به یک زبان ترجمه کرده و … در مقاله‌ای در یکی از همین شماره‌های اخیر مجلهٔ مترجم در بزرگداشت خانم کنستانس گارنت، مترجم قدیمی آثار روسی، دیدم شدیداً به آن دو مترجم حمله کرده‌اند، چون می‌گویند آن دو آثار نویسندگان روس را به زبانی خشک و بی‌انعطاف ترجمه کرده‌اند حال‌آنکه ترجمه‌های خانم گارنت ترجمه‌هایی روان و متمایل به زبان انگلیسی است. بین این دو مقاله، چند سال فاصله است؟ آن زمان تیراژ ترجمه‌های این زوج مترجم سر به فلک می‌زد ولی بعداز چند سال جامعهٔ ادبی غرب به این ترجمه‌ها واکنش نشان داده است. پس آن تشتّتی که شما در سؤالتان به آن اشاره می‌کنید در واقع به‌دلیل ماهیت ترجمه و زبان است. ترجمه از مقولهٔ هنر است و زمانی که پای خلاقیت به وسط می‌آید فردیت مطرح می‌شود و آفریدهٔ هرکس به آفرینش‌گر آن شبیه است. اگر دو متن واحد را دو مترجم قابل و باصلاحیت ترجمه کنند بی‌گمان تفاوت‌ها فراوان است و ممکن است شما یکی را با دیدگاه آکادمیکتان بپسندید و من از دیدگاه ذوقیِ خودم یکی دیگر را.


۴ دیدگاه

  • شهرام قلی زادگان : با سلام و احترام، فایلهای PDF شماره 60 مجله دانلود نمی شوند. لطفاً اشکال را رفع نمایید. با تشکر و آرزوی موفقیت، شهرام قلی زادگان
    • مدیر سایت : *متن کامل مقالات از این پس با یک شماره تاخیر بر روی سایت قابل دسترسی خواهد بود*
  • جواد : سلام مقاله ها قابل دانلود نیستند
    • مدیر سایت : *متن کامل مقالات از این پس با یک شماره تاخیر بر روی سایت قابل دسترسی خواهد بود*

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *