گفت‌و‌گو با اسداله امرایی

  • به قلم اسداله امرایی/ علی خزاعی‌فر
  • منتشر شده در 15 ژوئن 2017 |
  • دسته بندی موضوعی: ترجمه ادبی

خزاعی‌فر: بفرمایید شما چگونه خودتان را معرفی می‌کنید؟ مترجم، مترجم ادبی، مترجم تمام‌وقت، مترجم پاره‌وقت؟

امرایی: من ترجیح می‌دهم خود را مترجم ادبی معرفی کنم که عشق و علاقه‌ام در آن‌سوست. اما از طرف دیگر شغل سازمانی‌ام هم مترجم است و با سمت مترجم و کارشناس مسئول نشریات بین‌المللی در روابط بین‌الملل سازمانی دولتی کار می‌کنم که به‌واقع شعبه ملی یک سازمان بین‌المللی از سازمان‌های تخصصی ملل متحد است: سازمان هواشناسی کشور. بیست و هشت سال است در این سازمان کار می‌کنم. صبح تا آخر وقت اداری در اداره کار می‌کنم و کارهایم به ادبیات ربطی ندارد. اگر فرصتی دست دهد کتاب می‌خوانم. از مزیت نزدیکی محل کار و خانه هم استفاده می‌کنم و عصرها خود را به خانه می‌رسانم و بعد از استراحتی مختصر به کار مشغول می‌شوم.

خزاعی‌فر: کلاً دیدگاهتان نسبت به حرفة ترجمه چیست؟

امرایی: من از کار ترجمه‌ خیلی راضی هستم. همیشه دلم می‌خواست این کار را انجام بدهم و خوشحالم که به آرزویم رسیدم. از این غرزدن‌های بنال و بمان خوشم نمی‌آید که لابد به گوش شما هم رسیده که ای وای مردم کتاب نمی‌خوانند و کتاب نمی‌خرند و تیراژ پایین آمده. کار مهم و پرزحمتی است که هیچ‌وقت به اسم خود آدم تمام نمی‌شود اما همین‌که لذت می‌برم و با دیگران در این لذت هم‌پیاله می‌شوم برای من کافیست. آثاری را هم ترجمه کرده‌ام که خوشبختانه اقبال خوبی داشتند. آثاری را ترجمه کرده‌ام که اکثراً با استقبال روبه‌رو شده. البته فقط من نیستم بسیاری از همکارانم نیز همین‌گونه هستند.


۳ دیدگاه

  • مرسده خدادادی : آقای امرایی یکی از مترجمان خوب و پرکار کشور هستند. ایشان الگوی من در کار ترجمه هستند.
  • امین : جناب خزاعی فر گرامی! مسئولیت کار شما، یعنی معرفی مترجمان بعنوان الگو به جوانان، سنگین است. آیا برای این کارتان معیاری دارید؟! آقای عبدالله کوثری در نقدی بر ترجمۀ کتاب «اینس» (ترجمۀ آقایی امرایی) گفته اند که آقایی امرایی حتی درک درستی از زبان انگلیسی هم ندارد. و در آن رمان («اینس») در هر صفحه چند غلط وجود دارد و بسیاری اشتباهات عجیب و غریب! حال، پرسش من این است که شما چگونه چنین مترجمی را بر روی جلد مجله بعنوان الگو آورده اید؟! آیا این کار باعث گمراهی بعضی از مترجمان جوان (مثل همین خانمی که همینجا گفته اند که آقای امرایی الگوی من است) نمیشود؟ اگر من کتاب «اینس» فوئنتس را مثل آقای امرایی ترجمه میکردم، دیگر خجالت میکشیدم در محافل ادبی حاضر شوم، چه برسد به اینکه خودم را مترجم ادبی بدانم!! لطفاً نگویید که بضاعت ما همین است و همۀ مترجمان ما (مثلاً آقای دریابندری در ترجمۀ «گور به گور») همینطوری اند! لطفاً به من، در مقام خوانندۀ آثار ادبی، پاسخ بدهید. در ضمن، نقد آقای کوثری بر کار آقای امرایی را در این آدرس میتوانید بخوانید و خودتان قضاوت کنید: http://www.ensani.ir/storage/Files/20120413155752-4033-1026.pdf با سپاس.
  • علی : به نظرم مهم‌ترین سؤال و نکته‌ی آموزشی‌ای که آقای خزاعی‌فر مطرح کرد مربوط به تعریف سبک و انتقال درست آن در ترجمه بود که متأسفانه آقای امرایی پاسخی به این پرسش اساسی نداد و فقط چند مثال دم دستی زد که بی‌فایده بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *