دشواریهای ترجمة سفرنامه
- منتشر شده در 7 اکتبر 2018 |
سفرنامهها در چند دهۀ اخیر بسیار موردتوجه محققان ایرانی قرار گرفتهاند، زیرا اطلاعات باارزشی را دربارۀ دورههایی از تاریخ این سرزمین در خود دارند. با ترجمۀ سفرنامههای جهانگردانی که از ایران دیدن کردهاند، میتوان آداب و رسوم، مراودات اجتماعی ایرانیان آن دوره، اوضاع اقتصادی، و … را بهتر شناخت و البته در ترجمۀ این سفرنامهها نباید پنداشت که با متنی همچون گزارش دانشآموزی سر وکار داریم که از موزهای دیدن کرده است. «سفرنامه یا سیاحتنامه: از انواع ادبی و نوعی از خود نوشتن؛ و آن نگاشتن گزارش سفر یا گشتو گذار است. از آنجا که سفر به انگیزههای گوناگونی چون تجارت یا سیاحت یا سفارت یا تحقیق یا جنگ یا جز این صورت میگیرد، سفرنامهها نیز به تبع انگیزۀ نویسنده از سفر، تنوعی چشمگیر دارند و اطلاعات گوناگونی در اختیار خواننده قرارمیدهند. مشهورترین سفرنامه در ادب فارسی سفرنامۀ ناصرخسرو است.» (شریفی، ص 805) بیشک ترجمۀ سفرنامهها نیز به دلیل ماهیت آنها بسیار دشوار است، زیرا مترجم با انواع و اقسام اطلاعات تاریخی، جغرافیایی، سیاسی، جانورشناسی، گیاهشناسی، پزشکی (همچون سفرنامۀ ابن بطوطه) و … سر و کار خواهد داشت. دشواریهای ترجمۀ سفرنامهها تنها به گستردگی اطلاعات آنها محدود نمیشود و به دلایلی مترجم مجبور میشود برخلاف میل خود تغییراتی را در ترجمه اِعمال کند و یا بهناچار مطالبی را در پانوشت و انتهای کتاب بیاورد. در این مقاله برآنیم به اینگونه دشواریها نگاه گذرایی بیندازیم و برحسب مورد از سفرنامههای ترجمهشده به فارسی، و بهویژه سفرنامۀ سراسر ایران بر پشت اسب نوشتۀ اِلا سایکس، نمونههایی ارائه کنیم. در پایان دربارۀ «توانش راهبردی» پیشنهادی داریم.
دیدگاهتان را بنویسید