دشواری‌های ترجمة سفرنامه

سفرنامه­‌ها در چند دهۀ اخیر بسیار موردتوجه محققان ایرانی قرار گرفته‌­اند، زیرا اطلاعات باارزشی را دربارۀ دوره­‌هایی از تاریخ این سرزمین در خود دارند. با ترجمۀ سفرنامه­‌های جهانگردانی که از ایران دیدن کرده­‌اند، می­‌توان آداب و رسوم، مراودات اجتماعی ایرانیان آن دوره، اوضاع اقتصادی، و … را بهتر شناخت و البته در ترجمۀ این سفرنامه­‌ها نباید پنداشت که با متنی همچون گزارش دانش­‌آموزی سر وکار داریم که از موزه­‌ای دیدن کرده است. «سفرنامه یا سیاحت­نامه: از انواع ادبی و نوعی از خود نوشتن؛ و آن نگاشتن گزارش سفر یا گشت‌و گذار است. از آنجا که سفر به انگیزه­‌های گوناگونی چون تجارت یا سیاحت یا سفارت یا تحقیق یا جنگ یا جز این صورت می‌گیرد، سفرنامه‌­ها نیز به تبع انگیزۀ نویسنده از سفر، تنوعی چشمگیر دارند و اطلاعات گوناگونی در اختیار خواننده قرارمی‌دهند. مشهورترین سفرنامه در ادب فارسی سفرنامۀ ناصرخسرو است.» (شریفی، ص 805) بی­‌شک ترجمۀ سفرنامه­‌ها نیز به دلیل ماهیت آنها بسیار دشوار است، زیرا مترجم با انواع و اقسام اطلاعات تاریخی، جغرافیایی، سیاسی، جانورشناسی، گیاه­شناسی، پزشکی (همچون سفرنامۀ ابن­ بطوطه) و … سر و کار خواهد داشت. دشواری­های ترجمۀ سفرنامه‌­ها تنها به گستردگی اطلاعات آنها محدود نمی‌­شود و به دلایلی مترجم مجبور می­‌شود برخلاف میل خود تغییراتی را در ترجمه اِعمال کند و یا به‌ناچار مطالبی را در پانوشت و انتهای کتاب بیاورد. در این مقاله برآنیم به اینگونه دشواری­ها نگاه گذرایی بیندازیم و برحسب مورد از سفرنامه­‌های ترجمه‌شده به فارسی، و به‌ویژه سفرنامۀ سراسر ایران بر پشت اسب نوشتۀ اِلا سایکس، نمونه­‌هایی ارائه کنیم. در پایان دربارۀ «توانش راهبردی» پیشنهادی داریم.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *