اثر وسیله نیست؛ نگاهی اخلاقی به ترجمه

از میان انواع واکنش‌ها به ترجمهٔ میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی از نقد اول ایمانوئل کانت، سنجش خرد ناب (امیرکبیر، ۱۳۶۲)، واکنش کریم امامی وجهی متمایز دارد. دیگران چندوچون کرده‌اند که آیا این ترجمه مطلوب است یا نه. پاسخی که می‌دهند مبتنی‌بر این است که ترجمه و اهداف آن را چه می‌دانیم، نه اینکه خوش‌خوانی یا اصلاً مفهوم‌ بودن ملاک است. اما امامی مسئله را کلی‌تر می‌کند. کار ادیب‌سلطانی را می‌شود از منظری اخلاقی دید. یک جنبهٔ دیگر این ترجمه‌ها ظلمی است که بر نویسندگان اصلی دو کتاب رفته است. اگر دکتر ادیب‌سلطانیِ پایبندِ اخلاق قبل‌از شروع ترجمهٔ مقاله‌های برتراند راسل برای کسب اجازه خدمت این فیلسوف انگلیسی (یا بازماندگان او که هنوز طبق معاهدات بین‌المللی کپی‌رایت حق نشر و ترجمهٔ آثار او را به زبان‌های دیگر در اختیار دارند) می‌رسید و می‌گفت می‌خواهم آثار شما را به زبان فارسی − ولی نه زبان فارسی معمول و مرسومِ امروز بلکه به زبان فارسیِ خاصی که واژه‌های کلیدی آن را خودم ابداع کرده‌ام و هنوز رواج نیافته است − ترجمه کنم آیا اجازه می‌گرفت؟ هرگاه برای کسب اجازهٔ ترجمه به صاحب اثری مراجعه کنید معمولاً باید متعهد بشوید که همهٔ اثر را به‌صورت سلیس و روان به زبان مورد نظر برگردانید و چیزی هم که مغایر نظرات نویسنده باشد به ترجمه نیفزایید. و ایمانوئل کانت بیچاره که دست خودش و بازماندگانش از دنیا کوتاه است چه؟ آیا انتشار سنجش خرد ناب پایگاه این فیلسوف بزرگ آلمانی را در ایران متعالی‌تر ساخته یا به آن لطمه زده است.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *