سخن سردبیر

از آخرین سخن سردبیر حدود ده سال می‌گذرد. ده سال برای سکوت هر سردبیر، هرقدر هم مأخوذبه‌حیا باشد، مدت کمی نیست. آخر، هربار که می‌آمدم سخنی بنویسم به خود می‌گفتم چه نیازی دارد خواننده را با شرح مشکلات خسته کنی. سرت را بینداز پایین، کارت را بکن. البته هنوز طاقت سکوت داشتم، ولی راستش آغاز سی‌ویک‌سالگی مترجم مرا به حرف‌زدن وسوسه کرد. گفتم به این طریق شادی‌ام را از سی‌سالگی مترجم ابراز کنم و این مناسبت فرخنده را، ولو غیابی، با خوانندگان و نویسندگان عزیز مجله جشن بگیرم و حرفی هم از مشکلات به زبان نیاورم. آخر قیمت کاغذ هر چه که باشد، و هزینه‌ها هم هر‌چه افزایش یابد، قرار نیست که مجله را تعطیل کنیم و البته کماکان سعی‌خواهیم کرد قیمت مجله را هم تا حدامکان پایین نگه داریم؛ هرچند که در این جهش غول‌آسای قیمت‌ها، «بالا» و «پایین» دیگر معنی خود را از دست داده‌اند و دیگر نمی‌دانیم چه چیزی بالاست چه چیزی پایین. فقط می‌دانیم همه چیز بالاست؛ آن هم بسیار بالاتر از آنچه که یک سال پیش در تصور هرکسی می‌گنجید.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *