بیستمین سال مجله مترجم

بیست سال پیش، زمانی که جوان دانشجوی خجول و مشهدي رشته دکترای زبانشناسی دانشگاهی در انگلستان طی نامه ای از کریم امامی خواست که با او در انتشار نشریه ای تحت عنوان مترجم همکاری کند، و امامی با روی باز استقبال کرد و پذیرفت، شاید ابروهای من کمی از تعجب بالا رفت. (ما تهرانی ها به غلط همیشه بر این باوریم که اتفاقات مهم ادبی فقط در تهران رخ می دهد، بسی تصور باطل.) امامی را می شناختم که به این آسانی تن به همکاری با کسی نمی دهد. معیارهای بالا و کمال گرایی اش اولین مانع این عدم پذیرش بود. اما میدانستم که مقوله ترجمه همیشه از دغدغه های ذهنی او بود، و حال که میدید کسانی هم مانند خودش علاقه مند پرداختن به این مسئله هستند، تصمیم گرفت هر کاری از دستشان بر می آید برای پرورش این نوزاد انجام دهد. هر چند وقت زیادی نداشت و به قول خودش مجبور بود برای تامین هزینه زندگی قلم بزند، در عین حال پروژه فرهنگ فارسی به انگلیسی اش را یک تنه آغاز کرده بود و راه درازی در پیش داشت.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *