همایون صنعتی‌زاده، چهرهٔ به‌یادماندنی

اولین بار که همایون صنعتی‌زاده، رئیس مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین را دیدم حدود تابستان ۱۳۴۲ بود. من تازه دیپلم گرفته و در آنجا مشغول کار شده بودم. به‌هیچ‌وجه مدیر پُرجذبه‌ای به نظرم نیامد، اما بسیار پُرجاذبه به نظرم آمد. از آن زمان به بعد تا انحلال مؤسسه در ۱۳۵۴ من در فرانکلین بودم و دو دورهٔ ریاست را در آنجا درک کردم. دورهٔ اول مربوط به صنعتی‌زاده و دورهٔ دوم متعلق به علی‌اصغر مهاجر.
صنعتی‌زاده، در درجهٔ اول، آدم غریبی بود. معلوم نبود چه نیرویی او را به جلو می‌راند و چه چیز آن همه سبب موفقیتش می‌شد. عجیب بودن این امر بیشتر از این بابت بود که آدمی بسیار آرام و کم‌حرف بود و به‌هیچ‌وجه دوست نداشت اقدامات و پروژه‌هایش را در بوق‌وکَرنا بدمد. ما فقط می‌دیدیم کارها یکی پس‌از دیگری انجام می‌شود: فرانکلین ایران بهترین شعبهٔ فرانکلین در خاورمیانه می‌شود، چایخانهٔ بسیار عظیم افست تأسیس می‌شود، پروژهٔ اصلاح کتاب‌های درسی در مقیاسی مدرن، راه می‌افتد، دایره‌المعارف مصاحب دایر می‌شود، کاغذسازی پارس به راه می‌افتد. و بسیاری امور دیگر شکل می‌گیرد.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *