تجربهٔ یک ترجمه (۵)؛ انتخاب دشوار

من ترجمه را در مطبوعات و در کنار کار مطبوعاتی شروع کردم و بعدها به‌صورت ترجمهٔ ادبی ادامه دادم. کار با مطبوعات را دوست داشتم و دارم، و به‌خصوص حالا که تا حدی از این کار محروم شده‌ام، جای خالی‌اش را در زندگی‌ام حس می‌کنم؛ هیچ کاری جای تجربهٔ پویای مطبوعات را پُر نمی‌کند. بگذریم، کار در بخش ادبی نشریات کم‌کم حرفهٔ من شد و ترجمهٔ داستان کوتاه تقریباً همیشه بخش مهمی از آن بود. جست‌وجوی داستان‌های کوتاه ناب در منابع مختلف یکی از مشغولیت‌هایم شده بود. داستان‌های کوتاه را با توجه به کیفیت داستان، حجم آن، شهرت نویسنده و محدودیت‌های انتشار انتخاب می‌کردم. نمی‌دانم طی این سال‌ها ترجمهٔ چند داستان کوتاه را در نشریات مختلف منتشر کرده‌ام. حسابش از دست خودم هم دررفته است. همین‌جا بگویم که هنوز هم معتقدم، با توجه به وضعیت نشر و تیراژهای فعلى کتاب، نشریات یکی از بهترین و سریع‌ترین امکان‌ها برای معرفی نویسندگانِ ناشناخته به خوانندهٔ ایرانی هستند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *