یکی مرد جنگی به از صدهزار

در سال ۸۴ خشایار دیهیمی با تعداد زیادی از مترجمان سرشناس میهمان کنفرانس ترجمهٔ ادبی دانشگاه فردوسی بودند. ازآنجاکه دانشگاه امام رضا (ع) نیز در این کنفرانس مشارکت کرده بود، میزگرد پایان کنفرانس را در دانشگاه امام رضا (ع) برگزار کردیم. سالن کنفرانس پُر بود از دانشجویان دانشگاه امام رضا (ع) که با اشتیاق آمده بودند تا پای صحبت مترجمان برجستهٔ کشور بنشینند. من هم جزو اعضای میزگرد بودم ولی دیرتر از بقیه به صحنه رفتم. به‌محضِ اینکه وارد صحنه شدم، دانشجویان برای من که استادشان و برگزارکنندهٔ کنفرانس بودم دست زدند. (البته اگر می‌دانستند این کار محبت‌آمیزشان چقدر مایهٔ خجالت من می‌شود این کار را نمی‌کردند.) بعد بحث آغاز شد. سوال این بود که چه باید کرد. چگونه می‌توان وضعیت ترجمه را سروسامان بخشید. هرکس چیزی گفت. نوبت که به دیهیمی رسید، به من و به دست زدن حضار اشاره کرد و گفت راه‌حل این است که هرکس در هرکجا که هست کار خود را درست انجام دهد. این سخن کوتاه و پُرمغز دیهیمی مرا یاد سخن معروف ابوسعید ابی‌الخیر انداخت، آنجا که گفت: «هرچه ما خواستیم گفت، و همهٔ پیغامبران بگفتند، او بگفت که از آنچه هستید، یک قدم فراتر آیید.»


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *