نمونه ترجمه
- منتشر شده در 15 جولای 2020 |
لاتاری
شرلی جکسون ترجمه جعفر مدرس صادقی
صبح روز بیست و هفتم ژوئن، روشن و آفتابی بود و گرمای تر و تازه ی یک روز صاف تابستان را داشت . گلها دسته دسته شکفته بودند و چمن سبز سبز بود. اهالی دهکده از حدود ساعت ده در میدان بین پستخانه و بانک جمع شدند. بعضی شهرک ها جمعیتشان آن قدر زیاد بود که لاتاری را دو روز طول می دادند و باید از بیست و ششم ژوئن شروع می شد. اما در این دهکده که فقط حدود سیصد نفر جمعیت داشت تمام مراسم دو ساعت طول نمی کشید و می شد از ده صبح شروع کرد و سر و ته قضیه را طوری هم آورد که اهالی برای ناهار به خانه هایشان برگردند.
دیدگاهتان را بنویسید