نمونهٔ ترجمه؛ خاطرات پس‌از مرگ براس کوباس

  • به قلم ماشادو دِ آسیس ترجمهٔ عبدالله کوثری
  • منتشر شده در 15 جولای 2020 |
  • دسته بندی موضوعی: گفتگو با مترجمان

– فکری سمج
فکری که گفتم، بعد‌از بندبازی محیر‌العقول تبدیل به فکری سمج شد. خوانندهٔ عزیز، خداوند تو را از شر هرجور فکر سمج حفظ کند، خار به چشم آدم برود بهتر است، تیر به چشم آدم برود بهتر است تا گرفتار فکر سمج بشود. کاوور یادتان باشد، چیزی که او را تلف کرد فکر سمج وحدت ایتالیا بود. درست است، بیسمارک هنوز نمرده، اما این واقعیت صرفاً اثبات این حکم است که طبیعت تا بخواهی بازیگوش است و تاریخ تا ابدالآباد سَربه‌هوا. مثالی بزنم، سونتونیوس برای ما از احوال کلادیوس ابله – یا به قول سنکا «کله کدو» – تعریف می‌کند و همچنین از احوالات تیتوس که الحق و الانصاف چشم‌وچراغ شهر رُم بود.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *