نمونه‌ای از ترجمهٔ قرآن

مترجمی که به ترجمهٔ قرآن دست می‌زند، همچون مترجم هر نوع متن دیگر، قبل‌از آغاز کار برای ترجمهٔ خود مخاطبی فرض می‌کند زیرا ترجمه در خلأ انجام نمی‌شود. وجود مخاطب فرضی باعث نمی‌شود که مترجم اصل اساسی ترجمهٔ قرآن را که رعایت دقت تا سرحد امکان است زیر پا بگذارد ولی مخاطب فرضی نه‌تنها زبان ترجمه بلکه شکل ترجمه را نیز تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. مترجم طرحی منسجم پی‌ می‌ریزد که در آن ازپیش تعیین می‌شود که ترجمهٔ او علاوه‌بر ترجمهٔ متن قرآن، چه چیز در چه سطح و به چه ترتیب به کدام خواننده می‌دهد. آیا شایسته است مترجم به آوردن متن ترجمه در کنار متن قرآن اکتفا کند، بی هیچ شرح و توضیح؟ آیا این روش ترجمهٔ قرآن روشی ابتر به حساب نمی‌آید؟ برخی از سئوالاتی که مترجم باید قبل‌از آغاز کار با توجه به مخاطب فرضی خود برای آن‌ها پاسخی بیابد از این قرار است:
۱- متن قرآن، متن ترجمه و توضیحات مترجم چگونه باید در یک صفحه یا در دو صفحهٔ مقابل حروف‌چینی شوند.
۲- کلمات افزوده‌شده به متن اصلی در کجا باید بیاید.
۳- آیا باید هر آیه در متن اصلی و در ترجمه در سطری جدید بیاید تا عمل مقابله به سهولت صورت بگیرد؟

۴- اگر کلمه‌ای در معنی غیرمتداول ترجمه شده، دلیل آن باید ذکر شود؟
۵- توضیحات مترجم در پانویس‌ها دربارهٔ چه قسم مشکلات و تا چه حد مختصر یا مبسوط باشد؟
۶- آیا لازم است در آغاز هر سوره توضیحاتی دربارهٔ محتوای آن سوره داده شود؟


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *