پاسخ به نقد طرف خانهٔ سوان

ا- در تسمیهٔ «زمان از‌دست‌رفته»
در شمارهٔ ششم مترجم نقدی بر ترجمهٔ کتاب اول در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته آمده است که اندک بحثی دربارهٔ برخی جزئیات را می‌طلبد و تأملی کلی دربارهٔ ترجمهٔ آثار ادبی و البته نقد این نوع ترجمه را ایجاب می‌کند. به انگیزهٔ ادای سهمی در فتح باب این «تأمل» و نیز روشن‌تر کردن- و دیدن- برخی نکته‌ها که شاید در سکوت گنگ بماند، این چند سطر نگاشته می‌شود.
پیش‌از هرچیز، در آن نقد دربارهٔ ترجمهٔ عنوان کتاب پروست گفته شده است که صفت «گم‌شده» برای زمان درست است و نه «ازدست‌رفته»، آن‌چنان‌که من آورده‌ام. پیشنهاد گم‌شده برای واژهٔ «perdu» از یک سو ناشی از سطحی‌نگری و ازسوی‌دیگر حاکی از عدم توجه به نص بسیار بدیهی خود کتاب است. در واقع، درست است که بخشی از زمانی که پروست اثر خود را در جست‌وجوی آن نگاشته، و به تعبیری جان بر سر این کار گذاشته است، زمان گم‌شده‌ای است که او می‌کوشد آن را از چنگال فراموشی و مرگ بیرون بکشد.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *