از گوشه و کنار

رمان عربی (درآمدی تحلیلی-انتقادی)/ حمدی سکوت/ ترجمة عظیم طهماسبی

در همان سال‌هايی که رمان فارسی در ايران جوانه زد، شکوفه‌های داستان‌نويسی عربی هم در مصر پديدار شد، اما ترجمة غيرمستقيم، و در نتيجه ديرهنگامِ اين آثار به فارسی، آشنايی ايرانيان با رمان‌ عربی را به تأخير انداخت؛ نخست بايد اين رمان‌ها به يک زبان اروپايی ترجمه می‌شد و آن‌گاه مترجمی همت می‌گماشت و برگردان آن‌ها را در دسترس فارسی‌زبانان می‌نهاد. از اين رو، شايد به‌جز نجيب محفوظ که به‌دليل بردن جايزه نوبل شهرت يافته است، کمتر نامی از کاروانِ رمان‌نويسان عرب برای ايرانيان آشنا باشد. نخستين گام برای اين آشنايی را کتاب رمان عربی برداشته که ترجمة جلد اول از يک اثر شش‌جلدی نوشتة «حَمدی سَکّوت» استاد برجسته دانشگاه آمريکايی قاهره است. به نوشتة سَکّوت، بايد داستانِ «زينب» اثر محمدحسين هيکل در سال 1913 را طليعه‌دار و پيشگام رمان عربی دانست و زان پس نجيب محفوظ را بنيانگذار مرحلة نوينی که داستان‌نويسی عرب را به پيش و پس از خود تقسيم کرد. نويسنده پس از برشمردن رمان‌نويسان نسل نجيب محفوظ در مصر، به تحليل رمان‌نويسی در لبنان و سوريه و فلسطين و عراق و عربستان و سودان و مراکش و الجزاير و تونس و ليبی می‌پردازد و در همين 260 صفحه جلد نخست کتاب که با عنوان درآمدی تحليلی- انتقادی عرضه شده است، اطلاعات بسيار ارزشمندی را در اختيار خواننده قرار می‌دهد. وی در بخش رمان در عراق می‌نويسد: «در واقع هيچکدام از رمان‌نويسان و داستان‌نويسان عراقی نتوانستند آثاری خلق کنند که – حداقل در بيرون از عراق – توجه خوانندگان عرب را به خود جلب نمايند، حال آنکه همکاران نامدارشان جواهری، سياب، بياتی و نازک‌الملائکه در زمينة شعر به اين مهم دست يافتند».


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *