کاین گناهیست که در شهر شما نیز کنند
- منتشر شده در 15 جولای 2018 |
این روزها بهخصوص پس از اتمام نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، در بیشتر محافل ادبی حرف از قانون کپیرایت است. دزد خطابشدنِِ عدهای از ناشران و مسئولین فرهنگیِ ایران در غرفة خودشان در آلمان بحثی نیست که خیلی راحت بتوان از کنار آن رد شد؛ اینکه بعضی توجیه کردند و بعضی به روی خودشان نیاوردند، بحث دیگریست… اما در این میان کاری که از دست ما برمیآید، توضیح تجربیات است و گزارش نشستها بلکه بشود راهی را که بهنظر بسیار سخت میرسد، هموارتر کرد. البته که هموارتر هرگز بهمعنای راحتتر نیست، چه، هنوز هم پس از بستنِ دهها قرارداد برای کتابهای خودم یا دوستان و همکاران، گاه موانعِ پیش رو، طرف ایرانی را از ادامة کار منصرف میکند. قطعاً برای تمامی کسانی که بهنوعی با این قراردادها سروکار داشتهاند پیش آمده که برای واریز مبلغ کپیرایت به آشنایانشان در خارج از کشور رو بیندازند و برای تاریخِ تقریبیِ انتشار که ناشر خارجی از طرف ایرانی میخواهد، هزار بهانه بتراشند و بعد با شرمندگیِ تمام از کلماتی که به زبان بیگانه بارشان شده، غصه بخورند که چرا از کمترین حقوق شغل مورد علاقهشان محروماند و حتی نمیتوانند تصمیم بگیرند کتابشان در چه تاریخی منتشر شود؛ فقط به این دلیل ساده که رفتنِ کتاب برای ممیزی ممکن است برگشتی نداشته باشد… اما جالب است بدانید هنوز هیچکدام از اینها مشکل اصلیِ قرارداد بستن با ناشر خارجی نیست؛ تاریخ را میشود پسوپیش کرد و جریمه داد و مذاکره کرد و مبلغ هم بالاخره واریز میشود. مهمترین مانع که تکلیف هیچکدام از دستاندرکارانِ نشر کتاب با آن روشن نیست، بندیست که همان ابتدای کار، پس از خواندنِ مقدمات و مشخصاتِ اثر و تأکید بر آوردنِ نشانِ کپیرایت، سر راهِ طرف ایرانی قد علم میکند:
L’éditeur s’engage à faire établir une traduction fidèle sans coupures ni modifications du texte original français.
یا
No abbreviations, additions or alterations in the text, photographs or title may be made without the prior written approval of the Proprietor.
یا
Cuts, alterations or additions in the text and in the title, as well as any preface or postface, shall be made only with written consent of the Proprietor.
دیدگاهتان را بنویسید