کتابهایی که در دارالترجمهٔ ناصری ترجمه نشدند؛ نگاهی به عاملیت دوگانه در نشر ترجمه در ایران
- منتشر شده در 15 جولای 2018 |
ناصرالدینشاه قاجار اولین پادشاه ایرانی بود که برای بازدید از تمدن غرب راهی فرنگ شد. به دستور او اولین نهاد دولتی ترجمه با نام «دارالترجمهٔ همایونی/ناصری» تأسیس شد که کارش ترجمهٔ روزنامهجات و کتب از زبانهای مختلف بهویژه فرانسه به فارسی بود. ازطرفدیگر، رئیس دارالترجمه محمدحسنخان اعتمادالسلطنه بود که از رجال منورالفکر آن زمان به شمار میرفت. بااینترتیب طبیعی است از چنین پادشاه و چنان وزیر منورالفکری انتظار داشته باشیم که کتابهایی را برای ترجمه انتخاب کنند که لازمهٔ ترقی کشور در عرصههای مختلف بوده است، بهخصوص که در همان ایام برخی کشورهای آسیایی ازجمله ژاپن و ترکیه در مواجهه با غرب بهشکلی نظاممند دست به ترجمهٔ آثار غربی زدند. اما نگاهی به فهرست کتابهایی که در موضوعات محدود در دارالترجمهٔ ناصری ترجمه شدند، و مهمتر از آن، کتابهای بسیار مهمی که ترجمه نشدند، نشان میدهد که انتخاب کتاب عاملیتی دوگانه داشته است: انتخاب کتاب میبایست هم در خدمت ترقی کشور باشد و هم منافع سلطنت را به مخاطره نیندازد. بدینترتیب از همان آغاز، ترجمه که با سانسور دولتی قرین میشود، عاملیتی دوگانه پیدا میکند، سرنوشتی محتوم که انتخاب و عدمانتخاب کتاب را برای همیشه رقم میزند. در این مقاله به بررسی کتابهایی میپردازیم که در دوران تصدی اعتمادالسلطنه بر دارالترجمهٔ همایونی بهدلایل سیاسی امکان ترجمه و چاپ پیدا نکرد.
دیدگاهتان را بنویسید