طنز و ترجمه
- منتشر شده در 18 سپتامبر 2017 |
علی خزاعیفر
نقل است که در مجلسی مریدی پرسید: «نویسنده را دوست میداری»؟ گفت: «میدارم». پرسید: «خواننده را دوست میداری»؟ گفت: «میدارم». گفت: «چند دل داری»؟ گفت: «یک دل». گفت: «به یک دل دو دوست میتوانی داشت»؟ دانست که این سؤال از غیرت ترجمه میپرسد. گفت: «رضای نویسنده را در رضای خواننده میجویم. نه نویسنده را رها کنم و نزد خواننده روم، نه خواننده را رها کنم و نزد نویسنده روم که سرای ترجمه دارالتقریب باشد. از خواننده خواهم که مدد کند و یک گام فراسوی نویسنده آید و از نویسنده خواهم مرافقت کند و گامی بهسوی خواننده پیش گذارد تا در میانۀ راه بههم رسند که رضای خدا در میانهروی است».
علیرضا خانجان
نقل است كه ذبيحاللهخان منصوري، مترجم بسيارنويس، گفت: «اگر حق تعالي مرا در قيامت مخير كند ميان بهشت و دوزخ، من دوزخ اختيار كنم از آنكه بهشت مراد من است در وفاي به مؤلف و دوزخ مراد دوست باشد در حق مخاطب. هركه اختيار خود بر اختيار دوست گزيند، نشان محبت نباشد». آقامحمدخان قاضي، سلطانالمترجمين، را از اين سخن خبر دادند. گفت: «منصوري كودكي ميكند كه مرا اگر مخير كنند، من اختيار نكنم. گويم: بنده متن را به اختيار چهكار؟ هرجا كه متن فرستد بروم و هرجا كه متن بدارد بباشم. مرا اختيار آن باشد كه متن خواهد».
دیدگاهتان را بنویسید