تشتّت رویهٔ مترجمان ادبی

در شمارهٔ قبل، نظر آقای عبدالله کوثری را در مورد تشتّت آراء و رویه در میان مترجمان ادبی جویا شدیم. در این شماره از جناب آقای احمد پوری خواسته‌ایم نظرشان را در پاسخ به سؤال زیر مطرح کنند.

خزاعی‌فر: چنان‌که می‌دانید، ترجمه، به‌خصوص ترجمهٔ ادبی نیاز به خلاقیت زبانی دارد و خلاقیت اساساً امری فردی است. ولی در عین حال، ترجمهٔ ادبی موضوع علاقه و فعالیت گروهی است که خود را مترجم ادبی می‌نامند. متأسفانه در ایران مترجمان ادبی ارتباط حرفه‌ای و صنفی روشنی با هم ندارند و مراودات زبانی و مکتوب بین آن‌ها برقرار نمی‌شود تا بتوانند راجع‌به مسائل مختلف ترجمه ازجمله شیوه و زبان ترجمه با هم بحث کنند. در نتیجه نمی‌توان انتظار داشت که مترجمان دربارهٔ هنجارها و قراردادهای زبانی در ترجمه‌هایشان با هم به توافق برسند یا لااقل دیدگاه‌هایشان به هم نزدیک شود. نتیجهٔ عدم ارتباط صنفی و حرفه‌ای میان مترجمان ادبی تشتّت آراء دربارهٔ بسیاری از مسائل مرتبط با ترجمه ازجمله شیوهٔ ترجمه، تلقی نسبت به مفاهیمی مثل تعادل، وفاداری و سبک مترجم، و نیز تشتّت رویه در موضوع قراردادها و هنجارهای زبانی است. شما با من هم‌عقیده‌اید که چنین تشتّتی وجود دارد؟ ممکن است به جلوه‌هایی از این تشتّت اشاره کنید؟

احمد پوری: به نظر من تشتّت آراء و وجود سلایق متفاوت در ترجمه، نه‌تنها نگران‌کننده نیست بلکه تا حد زیادی به خلاقیت بیشتر در کار ترجمه کمک می‌کند چرا‌که از تفاوت‌ها می‌شود بسیار آموخت. اصولاً یکپارچه‌ شدن ترجمه و تابعیت آن از یک سری فرمول‌ها و بایدها در عرصهٔ ادبیات تخیلی (fiction) چندان پدیدهٔ خوشایندی نمی‌تواند باشد. مراوده بین مترجمین ازنظر من بیشتر باید ازطریق خواندن آثار همدیگر صورت بگیرد تا ضمن یادگیری از هم گاه نکته‌ای به چالش کشیده شود و مثلاً در یک نشریهٔ ادبی عده‌ای صاحب‌نظر را برای بحث و نظر دربارهٔ آن، دور هم گرد آورد. حال بماند که ایده‌آل‌ترین شکل چنین چالشی، نبودن حب و بغض و دور‌ماندن از هر جزمیت باید باشد.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *