از گوشه و کنار / ناصر فکوهی: دربارة نسبت ترجمه و تألیف
- منتشر شده در 20 دسامبر 2016 |
ترجمه در طول صد سال اخير خدمات بزرگي به ايران كرده است و از جمله زبان نسبتاً قدرتمند فارسي جديد را بايد حاصل كار سرسختانة مترجمان بزرگمان در عرصة هنر (از قاضي و سحابي و بهآذين و دريابندري گرفته تا توكل و سعادت و نجفي و كوثري و ديگران) يا عرصة علوم اجتماعي و تاريخي (از مرحوم عنايت تا فولادوند و آشوري و ستاري و خشايار ديهيمي و بشيريه) دانست. مترجمان و متفكران بزرگ اين صد سال، در كنار نويسندگان ما زباني جديد و قدرتمند را ساختهاند كه ما مديونش هستیم. اما ترجمه در طول يكي دو دهة اخير به آفتي واقعي بدل شده است. به چندين دليل: نخست آنكه هر كسي تصور ميكند چون بزرگان ترجمه ما ناچار بودهاند واژگاني بسازند و ساختارهايي و تركيبها و غيره، آنها هم با چند سال تجربه و گاه حتي بدون آن چند سال، ميتوانند چنين كنند.
دیدگاهتان را بنویسید