منظور شناسی و ترجمه
- منتشر شده در 23 ژوئن 2013 |
ریس (۱۹۸۷) معتقد است در تفسیر متن ضروری است مترجم به هر سه نوع نشانه زبانی، یعنی نشانه های نحوی، نشانه های معنایی (semantic) و نشانه های کنشی یا منظور شناختی، (pragmatic) متن توجه کند. خواننده متن ترجمه شده به محیط زبانی و فرهنگی متفاوت با محیط زبانی و فرهنگی خواننده متن اصلی تعلق دارد و از این رو طبیعی است که بین هنجارهای کنشی در متن مبدا و مقصد شکاف هایی آشکار شود، و این یکی از موانع عمده بر سر راه مترجم است. بنابراین برای انتقال درست منظور نویسنده به خواننده ترجمه، ضروری است مترجم شکاف های ارتباطی موجود بین دو زبان را پر کند. این مسئله بخصوص در مورد متون ادبی (نظیر داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه، شعر…) صدق می کند که بحق متون فرهنگی بسته ( culture – bound ) نامیده شده اند، چرا که چنین متونی معمولا دارای عناصر تاریخی، فرهنگی و زبانی بخصوصی هستند و نویسندگان آن ها را برای مخاطبینی نوشته اند که به محیط زبانی و فرهنگی خود آنها تعلق دارند و نشانه های کنشی ایشان را درک می کنند. در تایید این واقعیت که هنجارهای کنشی هر محيط زبانی عموما وفرهنگی بسته هستند، اسنل هورنبی (1987 : 91 ) تجربه شخصی جالب توجهی رانقل می کند:
حدود بیست سال پیش زمانی که در جنوب هند بودم، روزی در خیابان ها قدم میزدم … چندین مرتبه به افرادی برخوردم که از من پرسیدند: «کجا میروید؟ از این سؤال تعجب می کردم، با این حال چون نمی خواستم رفتارم بی ادبانه به نظر بیاید جواب میدادم: «دارم میروم به معبد یا دارم میروم ایستگاه اتوبوس، و یا دارم میروم بازار. مخاطبین با شنیدن این پاسخ ها هاج و واج نگاهم می کردند و با ناراحتی از من دور می شدند. بعدا متوجه شدم بدون آنکه خود بخواهم و بدانم مرتکب اشتباه فاحشی شده ام یکی از اهالی آن محل راز این معما را بر من گشود و توضیح داد وقتی کسی دیگری را در حال پرسه زدن در خیابان میبیند این طور با او سلام و احوالپرسی می کند. ترجمه تحت اللفظی این رسم احوالپرسی چنین میشود:
داری کجا میری؟ همین طرفا. چرا؟ همینجوری
…
دیدگاهتان را بنویسید