چنین کنند بزرگان

ترجمۀ طنز کار هر مترجم نیست  و هر طنزی هم وقتی به زبان دیگر در‌آمد الزاماً به مذاق مخاطبان درزبان مقصد خوش نمی‌آید. این خاصیت نهادین طنز است‌. طنز اگر حاصل بازی با کلمات باشد کار مترجم در یافتن معادل‌های مناسب که بتواند همان تناقض یا تضاد یا غیره را در زبان مقصد تکرار‌کند، همواره قرین موفقیت نیست و این را نباید به پای ناتوانی او گذاشت. برخی طنزهای دیگر ناظر بر شخصیت‌ها و رویدادهای تاریخی یا باورها و رسم و عرف و جغرافیا و اقلیم و حتی روابط میان آدمها در فرهنگی خاص هستند که دریافت آنها و لذت‌بردن از آنها نیاز به دانشی پیشین دارد. پس هر طنزی ترجمه‌بردار نیست. و این درست نقطۀ مقابل تراژدی است. تراژدی در هر فرهنگ و هر زبان تراژدی است. کشته‌شدن مادر (هرقدر هم که تبه‌کار باشد) به دست پسر، هلاک پسر به دست پدر یا مرگ عاشق ومعشوقِ ناکام، در هر فرهنگی دل را به درد می‌آرد و هرقدر مترجم در انتقال زبان تواناتر باشد تأثیر آن بیشتر خواهد بود. اما طنز چنانکه گفتیم احتمال “نگرفتن‌”اش زیاد است.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *