سبک نویسنده و سبک مترجم

در این مقاله نویسنده مدعی است که مسئلهٔ اساسی و ابدی عمل ترجمه، آموزش ترجمه و نقد ترجمه، اعم از ادبی و غیرادبی، سبک است. نویسنده با فرض اینکه تعادل مطلوب میان متن مبدأ و متن مقصد تعادلی است که در بالاترین سطح ممکن بین دو متن یعنی سطح سبک برقرار می‌شود، نخست تعریفی از سبک ارائه می‌دهد و سپس به بحث دربارهٔ این سؤال می‌پردازد که چگونه می‌توان، با شرط نسبیت، دوگانگی اجتناب‌ناپذیر بین سبک نویسنده و سبک مترجم را رفع کرد. در پاسخ به این سؤال نویسنده استدلال می‌کند که سبک هر نویسنده فقط در زبانی که متن به آن نوشته شده قابل‌ ارزیابی است و لذا نه می‌توان نسبتی را که هم‌نشینی کلمات در دو زبان با هم برقرار می‌کنند با هم سنجید و نه می‌توان با ترجمهٔ کلمات نویسنده به کلمات نظیر در زبان مقصد سبک نویسنده را به ترجمه انتقال داد. به اعتقاد نویسنده تنها راهی که برای رفع دوگانگی بین سبک نویسنده و سبک مترجم باقی می‌ماند این است که مترجم سبک نویسنده را در زبان خود بازآفرینی کند. برای این کار مترجم باید ویژگی‌های عمدهٔ سبک او را شناسایی کرده و ترجمه را به سبکی بنویسد که آن ویژگی‌ها در چهارچوب بوطیقا و قابلیت‌ها و محدودیت‌های زبان مقصد در متن ترجمه بارز باشد. در چنین حالتی، که مستلزم دانش و خلاقیت زبانی مترجم است، نه «صدای نویسنده» در متن ترجمه گم می‌شود و نه «صدای مترجم»، بلکه این دو صدا با هم همسو می‌شوند. نویسنده در پایان نمونه‌هایی از ترجمه‌های چاپ‌شده نقل می‌کند تا سه تلقی رایج از سبک را در میان مترجمان ایرانی نشان بدهد و در‌ عین‌ حال به سوءتفاهماتی دربارهٔ سبک که به ترجمه‌های نادرست منجر شده اشاره می‌کند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *