افسون ترجمه‌ناپذیری (2)

شفیعی بحث خود دربارۀ ترجمه‌ناپذیری شعر را بر تک‌بیتی از شعر حافظ استوار می‌کند: به می‌ سجّاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید/ که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسمِ منزل‌ها. ترجمه تحت‌اللفظی من از این بیت:

Dye the prayer-rug with wine if the Magian Pir asks you/ for the Wayfarer should be in tune with the routes and rules of each stage (metrical pattern: U—/ U—/ U—/ U—)

واژۀ بیت معادل دقیقی در علم عروض در زبان انگلیسی ندارد و چه‌بسا بهdistich  ترجمه شود که معادل دقیقی نیست. شفیعی به دلایل متعددی توسل می‌جوید تا نشان دهد که این بیت قابل ترجمه به زبان‌های اروپایی نیست:

مخاطبِ فرنگیِ این تعبیر، نخست باید بداند که دو مفهوم دینیِ «نجس» و «طاهر» در فرهنگ ایرانی و اسلامی بسیار اهمیّت دارد… گیرم او معنیِ «نجس» و «پاک» را درست به همان مفهوم شرعی و در حدِّ یک مسلمان شناخت، اینکه می (شراب) نجس است و اگر بر جامه یا بر محلِّ سجده ریخت باید آن را شست، مرحلۀ بعد از آن است. شراب برای فرنگی، بنابر تاریخ طولانی مسیحیّت، خون مسیح است و مقدّس.

 


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *