گفتگو با بابک احمدی 

خزاعی‌فر: جناب آقای احمدی، با تشکر از این که صمیمانه پذیرفتید با ما گفتگو کنید، جنابعالی در حوزه‌های مختلف کار کرده‌اید و صاحب‌نظر هستید ولی ما مجبوریم گفتگو را به مباحث مرتبط با ترجمه محدود کنیم و از این بابت پوزش می‌طلبم. از همان آغاز شروع کنیم. گویا اولین نوشته‌های شما نوشته‌هایی سینمایی است که در مجلۀ فیلم در دهۀ 60 به‌چاپ رسیده است. شما فارغ‌التحصیل رشتۀ فلسفه هستید و دربارۀ سینماگرانی نوشته‌اید که فیلسوفان سینما به‌حساب می‌آیند. متون فلسفی سینمایی یا به‌طورکلی متون نظری درباره سینما متون دشواری هستند و ترجمۀ آنها به زبان فارسی طبعاً دشواری مضاعفی دارد. خاطرم هست قبل از انقلاب یک مجموعه کتاب دربارۀ سینماگران مؤلف غربی به فارسی ترجمه شد که زبانی بسیار گنگ و نامفهوم داشت. البته تسلط زبانی مترجم بسیار اهمیت دارد ولی مباحث هم بسیار انتزاعی بود. من آن موقع به مباحث نظری سینمایی علاقه داشتم و چون از خواندن آن کتاب‌ها ناکام شدم فکر کردم کاش کسی به جای اینکه آن کتاب‌ها را ترجمه کند آن کتاب‌ها را بخواند و روایتی دیگر از آنها را به شکلی قابل‌فهم به زبان فارسی روشن و روان بازگو کند. هنوز هم فکر می‌کنم ترجمه تنها راه ما نیست. برای واردکردن دانش غربی گزینۀ دیگری داریم که تألیف از طریق ترجمه است که بعداً بیشتر به آن خواهیم پرداخت. بفرمایید مقالات سینمایی‌تان ترجمه بود یا تألیف؟ و در ترجمه یا تألیف به این مشکل برنخوردید و چگونه مشکل را حل می‌کردید؟


یک دیدگاه

  • باقری حمیدی : بابک احمدی پدیده‌یِ بزرگ علوم انسانی در ایران پساانقلاب است. بابک احمدی با نوشتن «ساختار و تاویل متن» به تنهای گفتمان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دانش‌آموخته‌ها را دگرگون کرد و واژگانی مانند «تاویل، تک‌صدایی، چندصدایی، هرمنوتیک، متن، گفتمان، تحلیل» را وارد سخن مردم ایران کرد. بابک احمدی به تنهایی نظریه‌های ادبی مدرن را به ایرانیان شناساند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *