ایبسن به قلم بهزاد قادری

گئورگ براندِس (1917) در جایی گفته است: «نویسنده‌ای که در کشوری کوچک متولد شود قاعدتاً به لعنت خدا دچار شده است. برای نویسنده‌ای با قریحۀ درجۀ سه در نویسندگی اما مسلط بر زبانی بین‌المللی، شهره‌شدن آسان‌تر از کسی است که مخاطب بخواهد بر پایۀ ترجمه، ذهن متعالی او را بشناسد» (539). از این جهت، هنریک ایبسن (1906-1828)، شاعر و نمایشنامه‌نویس نروژی‌، در مقایسه با نویسندگانی چون شکسپیر، مولیر و گوته که به زبان جوامع زبانی بزرگ نوشته‌اند، زیان بزرگی دیده است. برای مطرح‌شدن در سطحی جهانی، تنها نوشتن کتاب خوب کافی نیست؛ نویسنده باید اطمینان حاصل کند آثارش آنگونه که سزاوار است ترجمه نیز خواهد شد. ایبسن اما در زمرۀ نویسندگانِ خوش‌اقبالی است که به 78 زبان دنیا از جمله فارسی ترجمه شده است. در این نوشتار، برآنیم تا به برخی ویژگی‌های ترجمه‌های بهزاد قادری، یکی از مترجمان آثار ایبسن در ایران، بپردازیم و به اجمال آنها را ارزیابی کنیم.

یافتن سرخط مشخص و معینی از نخستین ترجمۀ نمایشنامه‌های ایبسن به‌دلیل نبود روشی نظام‌مند برای نگارش و پژوهش در دهه‌های گذشته، امر آسانی نیست. قادری (2005) در مقاله‌ای با عنوان «ترجمۀ فارسی ایبسن در ایران» به سیر تاریخی‌ ترجمه‌های صورت‌گرفته از آثار ایبسن در ایران از ابتدا تا تاریخ چاپ مقاله یعنی سال 2005/1384 پرداخته است. بر اساس این مقاله، نخستین ترجمۀ ثبت‌شده از ایبسن بخش‌هایی از نمایشنامۀ پرگنت به ترجمۀ مجتبی مینوی به سال 1333 در مجلۀ سخن است. پس از مینوی، مترجمان دیگری نیز آثاری از او را ترجمه کرده‌اند که از آن‌جمله می‌توان به محمدعلی جمالزاده، محمود توتونچیان، امیرحسین آریانپور، مهدی فروغ، مینو مشیری، حفظ‌الله بریری، ناصر ایرانی، هوشنگ پاکروان، یدالله آقاعباسی، میرمجید عمرانی و … اشاره کرد. سال گذشته، انتشارات بیدگل در ابتکاری با عنوان «مجموعه نمایشنامه‌های بیدگل» تصمیم به نشر و بازنشر نمایشنامه‌های ایبسن به قلم بهزاد قادری گرفت. چاپ آثار نویسنده‌ای به صورت یک مجموعه آن هم توسط مترجمی مشخص رویدادی است که ندرتاً در ایران با آن مواجه می‌شویم. قادری در بازچاپ همۀ آثار ایبسن برای بیدگل از متون انگلیسی فاصله گرفته و مبنای کار او متون نروژی بوده است. انتشارات بیدگل ترجمه‌های ایبسن را مجموعه‌سازی کرده و تاکنون پنج نمایشنامۀ مرغابی وحشی، جن‌زدگان، روسمرسهولم، وقتی ما مردگان سربرداریم و آیُلف کوچولو را در قطعی یکسان و با ظاهری مشابه و یکدست به چاپ رسانده است.


یک دیدگاه

  • ساحل : مترجم ها یک مشکل اساسی دارند اونم ضعفشون در ادبیات فارسیه یعنی قلم شیوایی ندارن و جدا از ترجمه نمیتونن یه متن فارسی قشنگ بنویسن به همین دلیل ترجمه هاشون به دل نمیشبنه کاش از کسی که زبان بلد نیست اما قلم خوبی داره کمک بگیرن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *